صفر تا صد تفکر انتقادی (زرنگ بودن یا کلاه رفتن سر مان؟)
صفر تا صد تفکر انتقادی، زرنگ بودن یا نبودن 2
در این مقاله از شیراز مشاور، تفکر انتقادی را در قالب دو مقاله بررسی میکنیم.
بسیاری از مشکلات روانشناختی قابل حل هست. برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید: 07132360878
اطلاعات جامع روانشناسان شیراز با ویدئو و رزرو نوبت مشاوره
قسمت دوم
مؤلفههای مهارت تفکر انتقادی
تفکر انتقادی را میتوان دربرگیرنده دو جنبه زیر دانست:
۱. مجموعهای از مهارتهای شناختی شامل تحلیل، ترکیب، تفسیر، توصیف، ارزیابی، تعمیم، استنباط، روشنگری، مقایسه و تشخیص استدلالهای غلط.
۲. توانایی و تعهد فکری برای بهکارگیری این مهارتها در هدایت رفتار.
تفکر انتقادی، صرفاً جمعآوری اطلاعات نیست. فردی که حافظه خوبی دارد و از دانش بسیاری نیز برخوردار است لزوماً نمیتواند دارای تفکر انتقادی نیز باشد. کسی که این مهارت را دارد قادر است براساس دانشی که دارد پیامدها را استنباط کند، و میداند که چطور از اطلاعاتش برای حل مشکلات استفاده کند و چگونه به جستوجوی منابع اطلاعاتی مناسب بپردازد.
برای تبدیل شدن به فردی با تفکر انتقادی، در ابتدا باید تا آنجا که ممکن است درباره همه چیز به جمعآوری اطلاعات پرداخت تا صرفاً به یک حوزه اختصاصی یا موضوعات خاص محدود نشویم.
این مسئله مهم است چون نداشتن دامنه اطلاعاتی وسیع و یا بدتر از آن نداشتن قوه قضاوت صحیح، دیدگاه ما رادر حین تحلیل موضوعات یا موقعیتهای مختلف محدود میسازد، به ویژه در مورد موضوعاتی که دامنه وسیعی از مسائل را در بر میگیرند، و لذا ما ممکن است به نتیجهگیری یا استنباطی ضعیف و ناپخته دست یابیم. با وجودی که آگاهی هرچه بیشتر راجع به یک مسئله خاص، بد نیست اما اطلاعات جزئی در قضاوت راجع به موضوعات دیگر که محتوای متفاوتی دارند، کاملاً بیفایده و بلااستفاده خواهد بود.
بنابراین به جای اینکه با پرداختن بیش از حد به جزئیات هر موضوع، زمان و نیروی فکر خود را بیهوده صرف کنید، سعی کنید با بررسی اصول کلی موضوعات مختلف، به دامنه اطلاعات خود بیفزایید.
همچنین ببینید: صفر تا صد تکنیک بسیار مهم حل مسئله
فرایند تفکر انتقادی را میتوان به ترتیب زیر در نظر گرفت:
۱. گردآوری نظرات راجع به همه جنبههای وابسته به یک مسئله و همچنین استدلالهای منطقی که هریک را پشتیبانی میکند؛
۲. شکستن استدلالها به موضوعات تشکیلدهنده آنها و استخراج تلویحات اضافی از این موضوعات؛
۳. بررسی این موضوعات و تلویحات از نظر تناقضات درونی؛
۴. تعیین ادعاهای ضدیت بین استدلالهای مختلف و وزندهی نسبی به این ادعاها؛
- زمانی که ادعاها از حمایت قوی به ویژه زنجیره محکمی از استدلالها یا منابع جدید متعددی برخوردارند، وزن بیشتری به آنها بدهید؛ و زمانی که ادعاها متناقض هستند، وزن کمتری به آنها بدهید.
- وزندهی را براساس میزان ارتباط و تناسب اطلاعات با مسئله اصلی تنظیم کنید.
- ادعاهای باورنکردنی برای توجیه نیازمند حمایت و پشتوانه کافی هستند؛ در غیر این صورت، باید این ادعاها را در زمان قضاوت نادیده بگیرید.
۵. وزن ادعاهای مختلف را ارزیابی کنید.
تفکر انتقادی متضمن آن نیست که فرد حتماً به نتیجهگیریهای درست و صحیحی دست مییابد. اولاً فرد ممکن است همه اطلاعات مربوطه را در دست نداشته باشد و در واقع شاید مهمترین اطلاعات از نظر او دور مانده و یا حتی قابل دستیابی نباشند. و دیگر اینکه پیشداوری و سوگیریهای شخصی ممکن است مانع از جمعآوری و ارزیابی مؤثر اطلاعات در دسترس گردند.
به منظور کاهش سوگیریهای شخصی، میتوانید در طول فرایند تفکر انتقادی از مقیاسهای مختلفی استفاده کنید. مثلاً به جای اینکه بپرسید «چطور این موضوع با عقاید من متناقض است؟»، بپرسید که «خود این موضوع چه معنایی را در بر دارد؟»
در مراحل اولیه جمعآوری و ارزیابی اطلاعات، شخص باید قضاوت کاملاً بیطرفانه داشته باشد (مثل زمانی که یک فیلم تماشا میکند و یا وقتی یک رمان میخواند). برای این کار باید یک رویکرد ادراکی داشته باشد نه یک رویکرد قضاوتی؛ یعنی هر آنچه را که توسط قوای ادراکیشان درک میکند، بدون تغییر یا اعمال نظر شخصی جزو اطلاعات جمعآوری شده راجع به موضوع در نظر بگیرد. (در واقع، رویکرد قضاوتی تنها باید در مرحله آخر تفکر انتقادی و برای ارزیابی استدلالها مورد استفاده قرار گیرد).
افراد باید از احتمال اشتباهات شخصیشان آگاه باشند
از طریق:
۱. پذیرش اینکه هر فردی از سوگیریهای ناهشیار برخوردار است و به تبع آن ممکن است هرگونه رأی انعکاسی را مورد تردید قرار دهد؛
۲. اتخاذ یک جایگاه خارج از منیت و همراه با فروتنی و تواضع
۳. تغییر باورهای قبلی که فرد قویاً آنها را حفظ کرده بوده اما اکنون رد شدهاند؛
۴. تشخیص اینکه علیرغم پیشروی بهینه، هنوز ممکن است نقاط کور فراوانی برای فرد وجود داشته باشد.
و سرانجام اینکه فرد میتواند با استفاده از روش سقراطی، یک استدلال را ارزیابی کند. یعنی سؤالاتی بازپاسخ از این قبیل را مطرح کند:
- منظورت از… چیست؟
- چطور به این نتیجه رسیدی؟
- چرا فکر میکنی که حق با تو است؟
- منبع اطلاعات تو چیست؟
- براساس چه فرضی به این نتیجهگیری رسیدهای؟
- از کجا بدانم که چیزی که میگویی صحیح است؟
هفت قاعده برای تقویت تفکر انتقادی
تفکر انتقادی، یک مهارت نسبی است و هیچ کس نمیتواند ادعا کند که آن را به طور کامل فراگرفته و بهکار میبندد. همه افراد تقریباً از درجات مختلفی از این مهارت برخوردارند، اما اغلب آنها نمیدانند چگونه این استعداد رادر خودشان کشف و شکوفا نمایند. راهبردهایی که در ذیل ارائه شده است که به شما کمک میکند تا بتوانید مهارتهای تفکر از جمله شیوه تفکر انتقادی را در خودتان ببهود ببخشید:
۱. همواره سطح بهینهای از شکگرایی داشته باشید (تفکر انتقادی)
شکگرایی، داشتن این باور است که دانش و بصیرت، سخت بهدست میآید. شک گرایی در قالب یک نگرش بدین معنا است که فرد معتقد باشد که هر ایده جدیدی که به وی ارائه میشود اشتباه است تا زمانی که شواهد مستدل و معقولی برای صحت آن فراهم آید.
به اطلاعات جدیدی که دریافت میکنید براساس ارزش ظاهری آنها اعتماد نکنید. بلکه قبل از پذیرش، آنها را به دقت بررسی و موشکافی کنید.
این حساسیت به ویژه در مورد ادعاهایی که به نظر قابل تردید میرسند و یا با تجربیات واقعی شما سازگار نیستند، ضروری است. اگر افراد یا گروههای ادعا کنند که میتوانند به شما نیروی مافوق بشری را آموزش دهند، شما را به سرعت ثروتمند کنند، یا به شما کمک کنند تا در زمان اندک و بدون هیچ تلاشی چاق یا لاغر شوید، شما باید در این گونه موارد به شدت شکگرا بوده و به آسانی ادعای آنها را نپذیرید؛ بلکه از آنها بخواهید شواهد کافی در حمایت از ادعاهایشان ارائه دهند.
همچنین ببینید : شیوهی تفکر در کسی که شخصیت سالمی دارد چگونه است؟
۲. به دنبال دادههای محکم و بنیادی باشید. نه فرضیات، استدلالها و نتایج (تفکر انتقادی)
دادهها، اطلاعات خام راجع به دنیا هستند. هرگونه استدلال یا نتیجهگیری به دادهها یا اطلاعات خام نیاز دارد. اگر فردی سعی داشته باشد ایدهای را بدون پشتوانهای از دادههای عینی و باورکردنی به شما ارائه دهد، نباید آن را بپذیرید مگر اینکه این قبیل دادهها وجود داشته باشند.
دادههایی بهتر هستند که از عینیت بیشتری برخوردار باشند. مثلاً «رنگ چشم مریم قهوهای است» یا «فاصله تهران – اصفهان ۴۱۴ کیلومتر است» دادههایی کاملاً عینی و مسلم هستند. برعکس، دادههایی مثل «مریم واقعاً زیبا است» یا «اعضای این انجمن قابل اطمینان هستند» در برگیرنده موضوعاتی هستند که نوعی قضاوت ارزشی را دربردارند و ممکن است همه با آنها موافق نباشند. دادهها قبل از اینکه به عنوان یک اصل معتبر در نظر گرفته شوند، باید توسط بیش از یک منبع غیروابسته تأیید شده باشند.
۳. تا زمانی که داده و اطلاعات کافی در دسترس ندارید، هیچ نتیجهای نگیرید (تفکر انتقادی)
چیزهای زیادی در دنیا وجود دارند که ما نمیتوانیم به سادگی آنها را تأیید کنیم. در مواردی که داده کافی برای نتیجهگیری وجود نداشته باشد. تنها پاسخ قابل قبول «نمیدانم» است.
پذیرش این موضوع برای اغلب افراد بسیار دشوار است. به نظر میرسد که طبیعت انسان بر این باور است که دادن هرگونه پاسخی بهتر از پاسخ ندادن است. اما این تنها نگرشی سادهلوحانه و نادرست است. نتیجهگیری یا اظهارنظر راجع به چیزی که اطلاع کافی در آن زمینه ندارید هم خودتان را گمراه میکند و هم دیگران را نسبت به ایدهها و استدلالهای شما نامطمئن میسازد.
۴. در جستوجوی فرضها و اصلاح آنها باشید (تفکر انتقادی)
فرضها، دادههایی هستند که زیربنای استدلالهایی را تشکیل میدهند که کاملاً روشن و صریح ارائه نمیشوند. هر استدلالی در ابتدا بر پایه فرضها گذارده میشود، چرا که بشر از دانستن همه چیز ناتوان است.
حتی استدلالهایی که توسط دانشمندان نیز ارائه میشوند، بر مبنای فرضهایی مطرح میگردند که از امکان اثبات برخوردار نیستند. اکثر حقایق علمی به وسیله آزمایش مورد تحقیق قرار میگیرند، اما بدیهی است که هیچ آزمایشی کامل و بیعیب نخواهد بود. علیرغم زمان بسیاری که برای آزمودن یک فرضیه صرف میکنید، نمیتوانید آن را در همه شرایط بیازمایید. دیر یا زود، شما باید فرض کنید که تنها به این دلیل که فرضیه شما در برخی شرایط خاص صحیح است، پس در سایر شرایط نیز صادق خواهد بود. دانشمندان همچنین فرض میکنند که آینده نیز همانند گذشته جریان خواهد داشت. برای مثال «چون نیروی جاذبه زمین از زمان کشف آن تاکنون به این شیوه بوده است پس در آینده نیز همینطور خواهد بود».
قبل از پذیرش هر استدلالی، باید بهدنبال کشف فرضهای زیربنایی آن باشید تا آنها را از نظر اعتبار و موثق بودن بررسی کنید مثال زیر به شما نمونهای از روش بررسی این فرضها را نشان میدهد؛
الف)«یک روز، وسایل ماشینی ما آنقدر هوشمند میشوند که تصمیم میگیرند ما را بکشند»
ب)«چرا باید ماشینها بخواهند عمداً ما را از بین ببرند؟»
الف)«و آنوقت آنها میتوانند دنیا را بدون دخالت ما اداره کنند»
ب)«چرا باید ماشینها بخواهند دنیا را اداره کنند؛ انگیزه آنها چه خواهد بود؟»
الف)«و در آنصورت آنها هرگز خاموش نخواهند شد»
ب)«اگر ما امروز ماشینها را خاموش کنیم، به نظر نمیرسد که تهدیدی برای ما به حساب بیایند و لازم باشد که از آنها بترسیم. چه چیز باعث شده که تو اینطوری فکر کنی؟»
۵. از موقعیتهایی که ممکن است نتیجه شما غلط از آب درآید، غافل نشوید (تفکر انتقادی)
همانطور که پس از گرفتن یک نتیجه خاص، بهدنبال موارد و موقعیتهایی هستید که با نتیجهگیری شما جور باشد، باید در جستوجوی موقعیتهایی نیز برآیید که احتمالاً این نتیجه با آنها ناسازگار باشد. اگر به چنین موقعیتهایی برخورد نکردید، احتمالاً به اندازه کافی برای یافتن آنها سعی نکردهاید.
برای مثال اگر فردی بگوید «همه مردم ایران موسیقی پاپ را دوست دارند»، باید سعی کند نمونههایی از مردم ایران را بیابد (حتی یک نمونه) که آشکارا اظهار کند که موسیقی پاپ را دوست ندارد یا حتی از آن متنفر است. بدون شک اگر خوب بگردد، به چنین افرادی برخورد خواهد کرد.
هرگاه میپذیرید که چیزی درست است، حتماً از طریق جستوجوی افرادی که با آن ایده موافق نیستند، تفکر خود را به چالش بکشانید. نظر آنها را با حفظ بیطرفی کامل بشنوید و آنها را برای آزمون مجدد باورهای خودتان بهکار ببندید.
۶. تلاش کنید تا بر سوگیریهای شخصیتان غلبه نمایید (تفکر انتقادی)
همه افراد از سوگیریها، ارزشها و باورهای شخصی برخوردارند که میتواند قضاوتهای آنها را تحت تأثیر قرار دهد. شما باید جداً سعی کنید که در حین ارزیابی اطلاعات جدید، تا جای یکه ممکن است درونیات خودتان را دخالت ندهید. در برابر ایدهها و دادههای جدیدی که دریافت میکنید، از همان ابتدا موضع نگیرید؛ بلکه نسبت به آنها تواضع داشته و همواره آگاه باشید که غیرممکن است فردی بتواند همه چیز را بداند و همیشه درست بگوید (حق با او باشد). اطلاعات را با دیدگاهی بیطرفانه و بر پایه ارزش دادهای که به شما میدهند، دریافت کنید و دنیای درونی خودتان را وارد آنها نسازید.
۷. در رویارویی با دادههای جدید، حاضر باشید که نتایج خود را تغییر دهید (تفکر انتقادی)
جان مینارد کینس(۱) اقتصاددان معروفی که به تناقضگویی متهم شده بود، میگوید: «وقتی حقایق عوض میشوند، من ناچارم ذهن خودم را تغییر دهم. شما چکار میکنید؟»
این نگرش، در نوع خود قابل تحسین است. همه ما تصمیم گیرندگان ناکامل و فناپذیری هستیم که تنها براساس پارهای از دادههایی که واقعاً نیاز داریم، به نتیجهگیری میپردازیم. این واقعیت را بپذیرید که همه ما ایدهها و باورهای زیادی داریم که نادرست هستند. وقتی دنیا به شما ثابت میکند که تاکنون باور غلطی را در ذهن خود پروراندهاید، پذیرا بوده و حاضر باشید تا آن باور غلط را تغییر داده یا اصلاح کنید و از تعصبات خشک و ناروا نسبت به عقایدتان اجتناب کنید.
لینک: قسمت اول مقاله صفر تا صد تفکر انتقادی (زرنگ بودن یا کلاه رفتن سر مان؟)
بسیاری از مشکلات روانشناختی قابل حل هست. برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید: 07132360878
اطلاعات جامع روانشناسان شیراز با ویدئو و رزرو نوبت مشاوره
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
ترک گریه باصدای بلند در کودک با روش های عملی
33 بازدید
-
۷ توصیه تضمینشده به والدین کودکان دچار ترس از تنهایی و تاریکی
22 بازدید
-
۳ روش کاربردی به شدت حیاتی به والدین کودک لجباز که جلوی تخریب آینده کودک را میگیرد
32 بازدید
-
۱۷ روش کاربردی و عملی برای پایان دادن به قهر بین زن و شوهر
42 بازدید
-
تکنیکهای مدیریت زمان برای کودکان: تعادل بین بازی، مطالعه و استراحت
159 بازدید
دیدگاهتان را بنویسید