صفر تا صد مهارت ارتباط مؤثر (کاملا کاربردی) – قسمت دوم

صفر تا صد مهارت ارتباط مؤثر همراه مثال کاربردی – قسمت دوم
در این مقاله از شیراز مشاور، ارتباط مؤثر را در قالب دو مقاله بررسی میکنیم.
لینک قسمت اول مقاله صفر تا صد ارتباط مؤثر
بسیاری از مشکلات روانشناختی قابل حل هست. برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید: 07132360878
اطلاعات جامع روانشناسان شیراز با ویدئو و رزرو نوبت مشاوره
موانع برقراری ارتباط
برخی از موانع برقراری ارتباط مؤثر عبارتند از:
- گوش ندادن
- مسخره کردن
- فریاد زدن یا با صدای بلند سخن گفتن
- انتقاد یا تحقیر کردن افراد
- خشمگین شدن
- احساس خود را صادقانه بیان نکردن
- پیامهای منفی غیرکلامی (مثل بیاعتنایی، عدم توجه، و حالت تدافعی)
- اخم کردن یا روی در هم کشیدن
- حرف دیگری را قطع کردن
- دروغ گفتن
- تهدید کردن
- متهم کردن یا مقصر شناختن
- ارزیابیهای شتابزده و نتیجهگیریهای عجولانه
- پیشداوری و نگرش سوگیرانه
- تعصبات و تفکرات قالبی و خشک
در مقابل، توجه به موارد زیر و بهکارگیری آنها در حین تعامل با دیگران میتواند به برقراری ارتباط مؤثر کمک کند:
- به درستی گوش دادن
- به فرستنده فهماندن که به او گوش میدهید (از طریق زبان بدن یا اصوات دلگرم کننده مثل «آها»)
- تکرار و انعکاس آنچه که سخنگو میگوید
- انتخاب زمان مناسب برای صحبت
- برقراری ارتباط غیرکلامی
- سعی در پی بردن به احساس دیگران
- ارائه راهحلهای احتمالی
- ادا کردن آنچه که گفته شد تا مطمئن شوید منظور را به درستی فهمیدهاید.
- تماس چشمی خوب و حالات چهرهای خوشایند
- ارائه فیدبک یا بازخورد دلگرم کننده همراه با تحسین

گامهای برقراری ارتباط مؤثر
به طور کلی نمیتوان برقراری ارتباط را به فرایندی تشبیه نمود که از مراحل و گامهای مجزا تشکیل شده باشد چون همه مقولههای آن با هم همپوشانی داشته و باید در کنار یکدیگر به عمل درآیند. اما به منظور تسهیل یادگیری این فرایند در ذیل رهنمودهایی در قالب مهارتهای جزئیتر آورده شده است که میتواند یاریگر شما در کسب مهارت برقراری ارتباط باشد:
– با شناخت و درک سبک ارتباطی خودتان شروع کنید:
مهارت ارتباط مؤثر در درجه اول نیازمند آن است که شما از خودآگاهی خوبی برخوردار باشید. آگاهی از سبک ارتباطی خودتان به شما کمک میکند تا تأثیر خوب و پایدار بر دیگران بگذارید. با درک اینکه دیگران شما را چطور ارزیابی میکنند، بهتر میتوانید با سبک ارتباطی آنها سازگار شوید. البته این بدان معنی نیست که شما باید دمدمی مزاج بوده و با هر فردی که برخورد میکنید، به رنگ او درآیید. در واقع شما با شناسایی، انتخاب و برجسته نمودن آن دسته از ویژگیها یا رفتارهای دیگران که با شما همخوانی بیشتری دارند، راهی برای برقراری ارتباط با آنها فراهم میسازید.
– از قبل، آمادگی برقراری ارتباط با افراد یا گروههای مختلف را در خود ایجاد نمایید.
بدین منظور از خودتان بپرسید که: «چه کسی؟»، «چه چیزی؟»، «چطور؟»، «چه زمانی؟»، «کجا؟» و «چرا؟»:
- چه کسی یا چه کسانی مخاطب شما هستند؟ علایق، پیش فرضها و ارزشهای آنها کدامند؟ از چه ویژگیهای خاص و منحصر به فردی برخوردارند؟
- چه چیزی قرار است بین شما مبادله شود؟ یک راه پاسخ به این سؤال این است که شما تعیین کنید معیارهای موفقیت ارتباط شما چیستند یعنی شما از برقراری این ارتباط چه هدفی در ذهنتان دارید؟
- چطور میتوانید به بهترین طریق پیام خود را منتقل سازید؟ در اینجا بهکارگیری زبان کلامی و غیرکلامی متناسب با موقعیت و نوع پیام در ذهنتان برنامهریزی کنید.
- چه زمانی؟ تنظیم وقت در اینجا مهم است یعنی از قبل بدانید چقدر برای برقراری ارتباط، انتقال آنچه که میخواهید و رسیدن به نتیجه مطلوب وقت دارید و بر این اساس برنامهریزی کنید. به یاد داشته باشید که در این زمان، اوقاتی را نیز برای سکوت و همچنین شنیدن حرفهای طرف مقابلتان در نظر بگیرید.
- کجا؟ این سؤال به بافت و زمینه ارتباط (که قبلاً مورد بحث قرار گرفت) بر میگردد.
- چرا؟ به منظور ترغیب گیرنده پیام به برقراری ارتباط، شما باید بدانید که علت برقراری این ارتباط چیست و پاسخگویی به این سؤال نیازمند آن است که شما هم خودتان و هم فرد یا افراد مقابلتان را بشناسید.
یک برداشت اولیه خوب از خودتان ارائه دهید:
وقتی برای اولین بار با فرد یا افرادی برخورد میکنید، از سوی آنها مورد ارزیابی اولیه قرار میگیرید که ممکن است تنها ظرف چند ثانیه، برداشتی از شما برای ایشان شکل بگیرد. در این زمان کوتاه، براساس جلوههای ظاهری، زبان بدن، طرز رفتار و نحوه پوشش شما در ذهن فرد مقابلتان، نگرشی نسبت به شما ایجاد میگردد. این نگرش اولیه که ممکن است در برخی موارد تغییرناپذیر و یا غیرقابل برگشت باشد، تأثیر بسزایی روی پذیرش شما از سوی دیگران و شکلگیری ارتباط مؤثر میان طرفین خواهد داشت.
بنابراین مهم است بدانید که در برخورد با افراد جدید، چگونه عمل کنید تا برداشت اولیه خوبی از خودتان در ذهن آنها ایجاد کنید:
- همیشه و در هر موقعیتی سروقت و به موقع سر قرارتان حاضر شوید؛ حتی در برخورد اول سعی کنید چند دقیقه هم زودتر برسید.
- در عین حال که باید ظاهری تمیز و آراسته باشید، سعی کنید طرز لباس پوشیدن و آرایشتان با موقعیت و زمینه ارتباط متناسب باشد.
- راحت و آرام باشید؛ چون داشتن احساساتی مثل اضطراب و ناراحتی این برداشت را به طرف مقابلتان القا خواهند کرد که شما از اعتماد به نفس یا دانش کافی برخوردار نیستید.
- خودتان باشید؛ و از گرفتن نقشها یا ژستهایی مصنوعی که گمان میکنید جلوه بهتری از شما ارائه میدهند، اجتناب کنید.
- لبخند گرم ملایمی بر لب داشته باشید؛ هیچ چیز به اندازه لبخند و روی خوش نمیتواند در ایجاد یک برداشت خوب از خودتان موفقیتآمیز باشد، اما زیادهروی در این کار میتواند نتیجه متضاد ایجاد کرده و شما را دورو، فریبکار یا سبک جلوه دهد.
- معرفی دقیق و متناسب با موقعیت از خودتان ارائه دهید؛ بدیهی است که این معرفی که: «سلام، من دکتر… هستم، متخصص در زمینه درمان اعتیاد، شاگرد اول دانشگاه و نویسنده کتب و مقالات مختلف…» اگرچه برای شروع یک کلاس درس یا یک رابطه شغلی میتواند مناسب باشد، اما برای معرفی خود در یک جمع دوستانه یا یک مهمانی مناسب نخواهد بود. معرفی مناسب در این بافتها بهتر است این گونه باشد: «سلام، من.. هستم، علاقهمند به موسیقی، اهل تفریح یا کوهپیمایی، دوستدار مطالعه و…».
مثبتنگر باشید:
مثبتنگر باشید؛ حتی اگر با چهرهای انتقادی یا خشک از طرف مقابلتان روبهرو شدید، به موقعیت و برقراری ارتباط با دیدی مثبت بنگرید.
رفتاری مودبانه داشته باشید:
رفتاری همراه با فروتنی و ادب داشته باشید و از کوچک شمردن، بیاهمیت دانستن و تمسخر بحث با طرف مقابلتان اجتناب نمایید.
بحث های کوتاه داشته باشید:
با بحثهای کوتاه، مسیرهای طولانی را طی کنید؛ سعی کنید در همان ابتدای آشنایی با سؤالات کلیدی و بجا یک نقطه اشتراک بین خودتان بیابید و بحثی را آغاز کنید. مثلاً: «به چه تفریحی علاقه داری؟»، «در چه رشتهای فعالیت میکنی؟»، «تعطیلات چطور بود؟» و…
متمرکز باشید:
تمام توجهتان را به فرد مقابل متمرکز سازید و طوری رفتار کنید که او نیز متوجه این امر بشود، به عنوان مثال موبایل خود را در آغاز خاموش کنید و یا فرد دیگری را در جمع نپذیرید و…
بیآلایش باشید:
در حین صحبت، ساده و بیآلایش باشید و به اندازه کافی خودافشاگری نمایید؛ دادن اطلاعات در مورد خود به دیگران به برقراری ارتباط کمک میکند اما خودافشاگریهای زیاد از حد ممکن است دیگران را خسته کرده و یا در قالب خودستایی تفسیرگردد. همچنین مراقب باشید که هنگام خودافشایی، اطلاعاتی را ارائه دهید که متناسب با نوع ارتباط و روحیات فرد مقابلتان باشد. چرا که دادن اطلاعات نامتناسب از خود گاهی ممکن است ارتباط را محدود و یا حتی قطع سازد.
به عنوان مثال نوجوانی را در نظر بگیرید که برای برقراری ارتباط صمیمانه با پدرش در همان جلسات اولیه به منظور خودافشایی و مطرح کردن مسئله اعتیادش به سیگار، یکباره در مقابل پدرش سیگاری را روشن کرده و شروع به کشیدن آن کند و خشم ناگهانی پدر باعث بهم خوردن این رابطه نوپا گردد. این گونه خودافشایی که نامتناسب با زمان و شرایط ارتباط صورت بگیرد، نه تنها مؤثر نیست بلکه ممکن است نتیجه معکوس نیز داشته باشد. در حالی که اگر این نوجوان با دادن اطلاعات در مورد دوستان، وضعیت تحصیلی، علایق و… اش شروع کرده و به تدریج موضوع را با پدرش مطرح مینمود، رابطه به نحو مؤثرتری پیش میرفت.
از بحث منحرف نشوید:
هنگام صحبت کردن سعی کنید از موضوع بحث منحرف نشوید. بسیاری از افراد مرتباً موضوع صحبت خود را تغییر میدهند و هرچه به ذهنشان میرسد را بیان میکنند طوری که شنونده ممکن است مسیر صحبت را گم کرده و از منظور اصلی گوینده منحرف شود. پراکندهگویی و از این شاخه به آن شاخه پریدن در حین صحبت باعث میگردد که شنونده از گوش کردن خسته شده و ارتباط خوبی بوجود نیاید.
از زبان بدن استفاده کنید:
از زبان بدن بسیار و به موقع استفاده کنید؛ ابزارهای غیرکلامی ارتباط میتوانند بسیار کمک کننده باشند؛ صاف و آرام بایستید یا بنشینید، روی خوش را فراموش نکنید، تماس چشمی داشته باشید و به دلایلی مثل خجالت کشیدن سرتان را پایین نینداخته و یا مرتباً به اطراف نگاه نکنید، اما مراقب باشید که تماس چشمی شما به احساس خیره شدن نیانجامد، و در صورت امکان با طرف مقابلتان دست بدهید. با این کارها هم خودتان احساس اطمینان و آرامش بیشتری خواهید کرد و هم طرف مقابل راحتتر با شما ارتباط برقرار میکند.
به صحبت خود توجه کنید:
به لحن و صوت کلام خود توجه داشته باشید، چرا که با استفاده از نحوه صحیح ادای کلمات میتوانید بهترین تأثیر را در دیگران ایجاد نمایید. کلمات هرچند به تنهایی دارای اهمیت هستند اما فقط بخش ناچیزی از انتقال پیام را تشکیل میدهند. چگونگی ادای آن کلمات یعنی لحن صدا (خشن، نرم، بیتفاوت، بالارونده یا پایینرونده) زیر و بمی و درجه صدا (بالا، پایین، بلند، نرم یا معمولی) سرعت ادای کلمات (تند، آرام یا معمولی) و تأکید و فشار شما روی آن کلمات همگی در برقراری ارتباط از اهمیت بسیاری برخوردارند.

فقط گوینده نباشید:
در مکالمات فقط گوینده نباشید؛ گهگاهی در پایان صحبتهای خود مکث کرده و طرف مقابلتان را ترغیب کنید تا نظرش را بیان کند. برای اینکه به دیگران هم فرصت حرف زدن بدهید میتوانید عقیده و نظر آنها را در مورد موضوع بحث جویا شوید. مثلاً سؤال کنید: «نظر تو چیست؟» یا «آیا با من موافقی؟». با این کار هم ارتباط دوطرفه و خوبی بین شما شکل میگیرد و هم به دیگران نشان میدهید که برای آنها و نظراتشان احترام قایل هستید.
شنونده خوبی برای آنچه که طرف مقابلتان میگوید، باشید؛
اغلب ما آنچنان درگیر افکار و احساسات خود هستیم که واقعاً به آنچه دیگران میگویند گوش نمیدهیم. مکالمه زیر را ملاحظه کنید:
شخص الف: تعطیلات چطور بود؟
ب: بد نبود!
شخص الف: به من که خیلی خوش گذشت، ما به شمال رفتیم و…
کاملاً واضح است که شخص الف ترجیح میدهد بیشتر در مورد خودش صحبت کند تا به حرف شخص ب گوش کند. حال تصور کنید شخص الف در پاسخ بگوید: «بد نبود؟! چطور مگه؟ بَرام از تعطیلاتت بگو». در اینجا شخص الف واقعاً به حرفهای شخص ب گوش میدهد و با نشان دادن علاقه خویش به طرف مقابل او را برای ارتباط بیشتر ترغیب میکند.
فرهنگ ارتباط مؤثر
- اگر برایتان دشوار است که روی صحبت دیگران تمرکز نمایید، سعی کنید گفتههای آنها را در ذهنتان – همانگونه که خودشان بیان میکنند – تکرار کنید. این کار به شما کمک میکند تا هم پیام آنها را بهتر درک کرده و هم از منحرف شدن حواستان جلوگیری کنید.
- با استفاده از زبان غیرکلامی مثل تکان دادن سر به علامت تأیید، تماس چشمی و نشان دادن علاقه به صحبتهای فرد مقابل به او نشان دهید که فعالانه در حال گوش کردن حرفهای او هستید. سر را پایین انداختن، به در و دیوار نگاه کردن و بیارتباط سر را تکان دادن و… نشانه بیتوجهی شما است. مستقیماً به خود شخص نگاه کنید و وقتی با شما صحبت میکنند به تلویزیون نگاه نکنید، کتاب نخوانید، خود را مشغول نکنید و…
فرهنگ ارتباط مؤثر
- پاسخده بودن و ارائه بازخورد به طرف مقابل نیز شرط لازم برای گوش کردن فعال است. به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که میگوید: «انتظار چنین برخوردی را از… نداشتم»؛ یک شخص پاسخده در این مواقع این گونه پاسخ میدهد که: «آره، متوجه شدم که ناراحت شدی. خوب! حق داری چون…» اما اغلب ما در این مواقع توجهی به آنچه که طرف مقابل واقعاً میخواهد بگوید نداریم مثلاً پاسخ میدهیم: «طبیعی بود، من فکر میکردم اینطوری رفتار کند». با پاسخ ندادن به گفته طرف مقابل و یا دادن این گونه پاسخهای دلسردکننده در واقع او را از ادامه ارتباط باز میداریم و منظور واقعی او را نیز درک نخواهیم کرد. پاسخدهی نشاندهنده علاقه شخصی و احساسات مثبت است، همچنین پاسخدهی تقویتکننده اطمینان و اعتماد به نفس است. افراد دوست دارند بدانند که شما به آنها توجه دارید و آنها را جدی میگیرید.
- هنگام بازخورد دادن به دیگران ملاحظات فرهنگی آنها را مدنظر قرار دهید. برخی فرهنگها پذیرش بعضی شیوههای بازخورد را ندارند و ممکن است آن را نوعی توهین به حساب آورده و باعث رنجش ایشان گردد.
لینک: قسمت اول مقاله فشرده صفر تا صد مهارت ارتباط مؤثر (کاملا کاربردی)
بسیاری از مشکلات روانشناختی قابل حل هست. برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید: 07132360878
دیدگاهتان را بنویسید