ملاکهای انتخاب همسر ، سریع و مختص
پرسش: ملاکهای انتخاب همسر چیست؟
پاسخ: ملاکهای انتخاب همسر را میتوان به طور کلی به دو دسته «ملاکهای منطقی» و «ملاکهای احساسی» طبقهبندی کرد. که نام و توضیحات آنها در ادامه میآید. اما این ملاکها برای هر دختر یا پسری، با توجه به دیدگاه او به زندگی، میتوانند متفاوت باشند و یا ترتیب آنها میتواند به گونهای دیگر باشد.
بسیاری از مشکلات روانشناختی قابل حل هست. برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید: 07132360878 یا برای وقت مشاوره اینجا کلیک کنید.
اطلاعات جامع روانشناسان شیراز با ویدئو و رزرو نوبت مشاوره
الف) ملاکهای منطقی در انتخاب همسر:
این ملاکها به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم میشوند.
ملاکهای منطقی اصلی
- اعتقادات، ارزشها، ضد ارزشها و مذهب هر کدام از طرفین
- نوع حجاب و پوشش
- خانوادهها از نظر اعتقادات، سطح تحصیلات، سطح اقتصادی، انسجام عاطفی و غیره
- موضوع اعتیاد
- داشتن سلامت جسمی و روانی و در نظر گرفتن بیماریهای قبلی فرد و خانوادهاش
- شکاک نبودن
- هماهنگی در میل و توانایی جنسی
- تکیهگاه بودن
ملاکهای منطقی فرعی
- سن
- چهره و پوشش ظاهری
- مادیات (شغل، مسکن، درآمد)
- استقلال فکری و دهنبین نبودن
- اهل مشورت بودن
- مسئولیتپذیری
- ارتباط و دوستی قبلی (باجنس مخالف)
- اهل کار و زندگی بودن
- رفیقباز نبودن
- خسیس نبودن
- همتفریح بودن
- سطح تحصیلات طرفین
- شاغل بودن زن
- عادات و سلیقهها
- تنبل نبودن
- نوع آداب و معاشرت
- فرزند داشتن
- توانایی کنترل خشم
- توانایی در بروز محبت، عشق و علاقه
- دیکتاتور نبودن
- بد دهن نبودن
- دروغگو نبودن
- منفینگر و غرغرو نبودن
- لجباز نبودن
- خودخواه نبودن
- انتقادپذیر بودن
- احترام گذاشتن به خود و خانوادهاش و نیز شما و خانوادهتان
- رضایت خانوادهها در مورد این پیوند
- داشتن جایگاه مناسب در خانوادهی طرف مقابل
- تحقیر نکردن
- شاد و پر انرژی بودن
ب) ملاکهای احساسی در انتخاب همسر:
این دسته از ملاکها مشتمل بر دو مورد است:
۱. علاقهمندی به یکدیگر
۲. به دل نشستن
توضیح ملاکهای منطقی اصلی
۱- اعتقادات، ارزشها، ضد ارزشها و مذهب دو طرف
اصولاً دختر و پسری که قصد ازدواج دارند باید از نظر عقاید، جهانبینی و طرز زندگی به یکدیگر شبیه و یا حداقل نزدیک به هم باشند. یعنی به طور مثال اگر علماندوزی و مدرک تحصیلی برای یک طرف ارزش محسوب میشود، برای طرف مقابل نیز همین گونه باشد. یا اگر عقاید مذهبی برای یکی از طرفین مهم است، برای فرد دیگر نیز به همین صورت باشد.
در حالتی که دو طرف از حیث ارزش یا عقیده با یکدیگر اشتراک ندارند، باید حداقل به ارزشها و عقاید یکدیگر احترام بگذارند و مانعی برای بروز این عقاید و یا ارزشها در میان نباشد.
برای مثال، اگر خواهان بهوجود آوردن فرزندی هستند، به یک تصمیم مشترک برسند که کدام ارزش و عقیده برای القا به فرزندشان لازم و مفید است. از همین مثال ساده میتوان دریافت که تا چه حد همعقیده و همارزش بودن برای ایجاد تفاهم و جلوگیری از اختلافات آینده بر سر انتخابهای مهم و سرنوشتساز در طول زندگی مشترک نقش اساسی خواهد داشت.
همچنین ببینید:
انواع مشاوره آنلاین ازدواج در شیراز چگونه است؟
بهترین راهکارهای عملی کوتاه برای مشکل جنسی یا ناتوانی جنسی
۲- چگونگی پوشش
یکی از ملاکهای مهم، که میتواند مانعی در تحقق ازدواج باشد همین موضوع است. بهترین راه برای جلوگیری از بروز اختلاف در این زمینه این است که هر دو طرف عقیده و واقعیت وجودی خود را ابراز نمایند. از طرف دیگر باید این نکته را بدانیم که هرگز نخواهیم فرد مقابل را به خاطر عقاید خودمان تغییر دهیم. یعنی باید در هر زمینهای فرد مقابل خود را همانگونه که هست بپذیریم. بنابراین دختر و پسر نباید به دنبال ایجاد تغییر در طرز لباس پوشیدن دیگری در مهمانیها و بیرون از خانه باشند.
۳- خانواده (از نظر اعتقادات، ارزشها، مذهب، سطح تحصیلات، سطح اقتصادی، انسجام عاطفی و…)
شاید به جرئت بتوان گفت که مهمترین ویژگی انتخاب همسر، بر خلاف تصور جوانان، خانواده است.
جوانان بر این باورند که چون میخواهند فقط با همسر خود، و نه خانوادهی وی، زیر یک سقف زندگی کنند. فقط کافی است که با شخصیت و ماهیت وجودی او به تفاهم رسیده باشند. در حالی که مهمترین بُعد شخصیت آن فرد در محیط خانواده شکل گرفته و بار ژنتیکی پدر و مادرش را با خود به همراه دارد. همچنین باید دانست که این فرد بزرگشده و تربیت یافتهی همان خانواده است و تربیت و بار ژنتیکی همان خانواده را با خود به زندگی مشترکش منتقل خواهد کرد.
از طرف دیگر از همان اوایل آشنایی دختر و پسر بحث خانوادهها، خواسته یا ناخواسته، مطرح میشود و در بسیاری از اوقات مجبور به روبهرو شدن با خانوادهی همسرمان خواهیم بود. بنابراین طرز فکر خانوادهی همسر از همان ابتدا در چگونگی مراسم خواستگاری و ازدواج و نیز در چگونگی زندگی ما نقش مؤثری خواهد داشت.
برای مثال
شغل پدر و مادر و همچنین اعتیاد داشتن یا نداشتن پدر و مادر یکی از طرفین در انتخاب طرف مقابل و چگونگی مسیر زندگی مشترکشان حتماً تأثیرگذار خواهد بود.
حال که در انتخاب همسر به اهمیت توجه به خانوادهها پی بردیم، این نکته نیز لازم به ذکر است که خانوادهی دو طرف میبایست از نظر اعتقادات، ارزشها، تحصیلات، سطح اقتصادی و انسجام عاطفی هماهنگ باشند. اختلاف کم خانوادهها در زمینههای یاد شده قابل قبول است ولی اختلاف زیاد معمولاً دردسرساز خواهد بود.
پرسش: منظور از انسجام عاطفی چیست؟
پاسخ: منظور از انسجام عاطفی چگونگی روابط موجود بین یک فرد با دیگر افراد خانواده، و نیز پدر و مادر فرد با یکدیگر و درصورت وجود داماد یا عروس، روابط با آنهاست. چنانچه پدر و مادر فرد و یا هر یک از برادرها و خواهرها طلاق گرفته باشند باید دقت بیشتری در گزینش فرد مورد نظر به خرج داد و علت طلاق را مشخص کرد. چرا که وجود یک طلاق میتواند عامل شکلگیری طلاق در دیگر افراد خانواده گردد. به عبارتی دیگر میتوان گفت که افراد طلاق را از یکدیگر یاد میگیرند. از طرف دیگر، روابط سرد بین افراد خانواده را نیز باید در نظر داشت. کسانی که بعد از طلاق تصمیم به ازدواج مجدد دارند باید بیش از پیش در انتخاب همسر دقت کنند و حتماً از مشاوران متخصص کمک بگیرند و بدانند که درصد خطر طلاق در ازدواجهای بعدی به شکلی تصاعدی بالا میرود.
۴- موضوع اعتیاد
همانطور که در ابتدای کتاب نیز مطرح کردیم، هدف ما در آشنایی قبل از ازدواج تغییر دادن طرف مقابل نیست، بلکه یافتن فردی مناسب و هماهنگ برای خودمان است. به عنوان مثال، اگر دختری با موضوع اعتیاد به سیگار مشکل دارد قاعدتاً باید فردی غیرسیگاری را به عنوان همسر انتخاب کند و برعکس چنانچه با موضوع سیگار یا حتی اعتیاد به دیگر مواد مشکلی ندارد میتواند اینگونه همسری را انتخاب نماید و عواقب آزار دهندهی چنین انتخابی را نیز بر عهده بگیرد. لازم به ذکر است که بیماری اعتیاد، حالا به هر مادهای که باشد، جزء دسته بیماریهای ذهنی – روانی طبقهبندی میشود که معمولاً بر روی یک زمینهی اختلال شخصیت قرار گرفته است.
۵- داشتن سلامت جسمی و ذهنی و در نظر گرفتن بیماریهای قبلی فرد و خانوادهاش
همانگونه که قبلاً گفته شد، هر فرد، قبل از ازدواج، باید از سلامت نسبی جسمی و روحی برخوردار باشد و به رشد نسبی عقلی و احساسی رسیده باشد. شاید بهتر باشد بگوییم: «هر فرد، قبل از ازدواج، باید دارای سلامت کامل ذهنی و رشد کامل عقلی و احساسی باشد.» ولی از آنجا که ازدواج معمولاً در سنین جوانی و ناپختگی رخ میدهد و از آنجا که انسان هیچوقت در این دنیا به تکامل لازم نمیرسد. مجبوریم که به همان جملهی اول بسنده کنیم. در این ملاک باید توجه خاصی به بیماریهای ذهنی مانند، وسواسهای شدید، افسردگیهای شدید، عصبانیتهای بیمارگونه، هرگونه اعتیاد و هرگونه مصرف دارو در فرد و خانوادهی او بکنیم. علاوه بر این بیماریهای جسمی مانند، تالاسمی مینور، دیابت، چربی خون بسیار بالای ارثی و… نیز باید در نظر گرفته شوند.
پرسش: از کجا به بیماریهای روحی و جسمی فرد مورد نظر پی ببریم؟
پاسخ: علت اهمیت مشاوره قبل از ازدواج پاسخ دادن به همین پرسشهاست. بسیاری از ویژگیهای روحی و جسمی فرد برای فرد مقابل قابل تشخیص نیستند، ولی یک مشاور باتجربه، که روزانه افراد گوناگونی را با نگاه تیزبین و تخصصی خود ارزیابی میکند، به راحتی بسیاری از این ویژگیها را متوجه میشود. بنابراین افرادی که قصد ازدواج دارند، پس از چند جلسه آشنایی و قبل از به وجود آمدن علاقهی بیش از حد، باید به مشاور مراجعه کنند.
۶- شکاک نبودن
یکی از مواردی که میتواند عاملی برای طلاق و یا حداقل تلخ شدن زندگی مشترک برای یک زوج باشد مسئلهی شکاک بودن یکی از طرفین است.
فرد شکاک زندگی را به کام خود و طرف مقابل تلخ میسازد. بسیاری از مواقع شکاک بودن ریشه در وسواس ذهنی دارد و همچنین میتواند به دلیل مواجه شدن با یک سری از مشکلات اجتماعی به وجود آمده باشد. فردی که به همسر خود شک دارد همواره میخواهد او را از نظر شغل، نوع پوشش، ارتباط با دوستان، رفت و آمد و تفریحات محدود سازد و یا کنترل کند و این کار به طور حتم مشکلاتی جدی را برای همسر وی ایجاد خواهد کرد.
از طرف دیگر، خود فرد نیز مدام مشغولیت فکری سنگینی برای خود ایجاد میکند. بنابراین در همینجا، به کسانی که قصد ازدواج دارند و یا ازدواج کردهاند، توصیه میکنیم که از کنترل کردن موبایلها، تلفنها، رفت و آمدها و مواردی از این دست که موجب آزار طرف مقابل میشود به شدت پرهیز کنند. چنانچه بین دو نفر اعتماد وجود داشته باشد، دیگر نیازی به کنترل یکدیگر نیست و اگر اعتمادی وجود ندارد، بهتر است ارتباط بین آنها مورد بازنگری قرار گیرد.
معمولاً در مدت دوران آشنایی یا نامزدی، یک فرد عادی قادر به تشخیص شکاک بودن طرف مقابل نیست و در بیشتر مواقع شک و کنترل طرف مقابل را دلیل عشق و علاقه و اهمیت به خود میپندارد و حتی ممکن است در ابتدای آشنایی نسبت به این مسئله احساس خوبی نیز داشته باشد. ولی باید توجه داشت که این امر میتواند نشانهای از وجود شک و بدبینی در وجود طرف مقابل باشد و این مسئله به مرور زمان، مشکلات بسیار زیادی را به وجود خواهد آورد و باعث از هم پاشیدگی زندگی خواهد شد. بنابراین بار دیگر اهمیت مشاورهی قبل از ازدواج آشکار میگردد.
۷- هماهنگی در میل و توانایی جنسی
از دید بسیاری از مشاوران مهمترین ملاک برای انتخاب همسر همین مورد است، چرا که حداقل پنجاه درصد انگیزهی ازدواج بسیاری از آقایان داشتن یک رابطهی جنسی سالم است. البته این موضوع در خانمها از اهمیت کمتری برخوردار است و انگیزهی ازدواج بسیاری از خانمها داشتن روابط عاطفی و کم کردن حس تنهاییشان است. به عقیدهی بسیاری از مشاوران، حداقل شصت درصد علل و ریشههای طلاق واقعی یا عاطفی به رابطهی جنسی بین دو طرف و یا به اصطلاح «بستر گرمی نداشتن» بر میگردد.
حال این پرسش مطرح است که در جامعهی ایران طرفین چگونه متوجه این هماهنگی جنسی شوند. مسلماً از آنجا که در کشور ما، برخلاف جوامع غربی، روابط جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج آزاد نیست. ارزیابی این هماهنگی مجدداً بر دوش مشاور است که با پرسیدن سؤالات لازم متوجه وجود یا عدم وجود این هماهنگی گردد. در ضمن بهتر است که آقایان قبل از اقدام به ازدواج یک آزمایش اسپرموگرام برای ارزیابی میزان باروری خود انجام دهند تا از بروز مشکلات خانوادگی مربوط به نازایی، که میتواند بعضی وقتها منجر به طلاق شود، پرهیز نمایند. همچنین برای پیشگیری از بروز بسیاری از مسائل زناشویی لازم است که طرفین کتابهایی را که در این زمینه وجود دارد به طور کامل مطالعه کنند.
۸- تکیهگاه بودن در انتخاب همسر
اگر به خاطر داشته باشید، پیش از این گفتیم که ویژگی «تکیهگاه» از ملاکهای اصلی است که حال در اینجا به توضیح آن میپردازیم.
اصولاً به ازدواجی میتوان ازدواج موفق گفت که زن و مرد در زندگی مشترک خود به لحاظ ذهنی و روانی ارضا شده باشند. و این ارضا شدن موقعی رخ میدهد که زن حس کند تکیهگاهی قوی در کنار خود دارد و مرد نیز حس کند که برای همسر و فرزندانش تکیهگاه واقع شده است.
شاید مواردی را دیده باشید که زن و مردی پنجاه سال دارای زندگی مشترک بودهاند، ولی در آن خانواده زن محور و تکیهگاه شوهر بوده است. ولی باید دانست که اسم این زندگی مشترک ازدواج موفق نیست، چرا که هر دوی آنها از نظر ذهنی و روانی اغنا نشدهاند. بر همین اساس است که میگوییم در ارتباط با ملاکهای گفته شده. هر چه مرد یک پله از طرف مقابل خود بالاتر باشد احتمال زندگی مشترکِ موفق بالاتر میرود.
به عنوان مثال،
اگر مرد از نظر ظاهری کمی قویتر و قد بلندتر باشد و یا از نظر رفتاری کمی معقولتر، دست و دلبازتر، فعالتر و مستقلتر از طرف مقابل خود باشد. باز هم احتمال موفقیت بالاتر میرود. علاوه بر این اگر سطح تحصیلات، درآمد و سطح خانوادگی مرد کمی بیشتر از طرف مقابل باشد به اغنا شدن ذهنی و روانی هر دو طرف بیشتر کمک میکند.
باید تأکید کنیم که در رابطه با صفات ذکر شده، مرد فقط باید کمی از زن برتر باشد. چرا که اگر اختلاف موارد ذکر شده در زن و مرد بسیار زیاد باشد خود این امر نیز به مرور باعث ایجاد مشکلات اساسی در زندگی مشترکشان میشود.
در پایان باید گفت که بهترین حالت این است که پسر تکیهگاه و دختر تکیهدهنده باشد، ولی در حالت دیگر نیز قابلقبول است که هم دختر و هم پسر تا حدی به هم تکیه کنند و یا در حالت سوم که نه دختر و نه پسر زیاد به یکدیگر اتکا نکنند.
حالت چهارمی هم وجود دارد که به عنوان ازدواج موفق تلقی نمیشود و آن این است که زن تکیهگاه و مرد متکی به او باشد. در این حالت حس تکیهگاه خواهی، که در میانگین خانمها وجود دارد. و حس تکیهگاه واقع شدن، که در میانگین آقایان وجود دارد، ارضا نشده باقی میماند.
بسیاری از مشکلات روانشناختی قابل حل هست. برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید: 07132360878 یا برای وقت مشاوره اینجا کلیک کنید.
اطلاعات جامع روانشناسان شیراز با ویدئو و رزرو نوبت مشاوره
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
پیش شرط های اثربخشی نوروفیدبک: چه عواملی در موفقیت درمان موثرند؟
52 بازدید
-
اثربخشی نوروفیدبک: تحولی نوین در درمان اختلالات نقص توجه، افسردگی و اضطراب
61 بازدید
-
تفاوت نوروفیدبک و لورتانوروفیدبک: چگونه تکنولوژی پیشرفتهتر به درمان موثرتر کمک میکند؟
60 بازدید
-
عوارض نوروفیدبک : واقعیتها و شایعات درباره این روش درمانی
70 بازدید
-
اطلاعات مقدماتی درمان با نوروفیدبک از صفر
71 بازدید